«در چند روز اخیر خبر همخوانی آهنگ مبتذلی توسط خانم معلم مازندرانی با شاگردانش در کلاس درس و متعاقبا عذرخواهی خانم معلم بابت این همخوانی و انتشار آن پخش شد.»
این روزها خانم معلمها و آقا معلمها گوی سبقت را از یکدیگر در به اشتراک گذاشتن همخوانیهای عجیب و غریب ربودهاند، این اتفاق اما میان زنان معلم هم در تعداد و هم در کیفیت سناریوهای اجرایی در همخوانی متفاوتتر و قابل تاملتر نیز میشود. از سبک و سیاق آرایشها و سَبکهای رفتاری اعم از بوسههای پسربچهها بر گونهی معلمها و رقص پسربچهها برای کم شدن دلتنگی و ناراحتی معلمها!
"جیمی ال گلدنبرگ" و "تامی آن رابرتز" در مقاله خود با نام " ماه گرفتگی، توصیف وجودی از شیانگاری زنان" چنین میگویند: " گاهی شیانگاری زنان به شیوههای ظاهرا مهربانانهتر و بنا به تلقی برخی خیرخواهانهتر رخ میدهند و از این وجه به قدری فراگیر میشوند که حتی در زندگی روزمره زنان نیز دیده میشوند! نگاهی به رسانهها که هرروز ما را بمباران میکنند موید این مسئله است." آنچه سبب افزایش نگرانیها در مسئلهی کلیپهای عجیب و غریب معلمها از کلاس درس میشود، بازتولید روزافزون خودشیانگاری در زنان و ایجاد رقابت میان زنان معلم در جهت ربودن گوی چیزی که این روزها جذابیت در تدریس نامیده میشود است، طبق پژوهشهای انجام شده در آمریکا و اروپا بازتولید خودشیانگاری در زنان به منزله بازتولید کاهش عزت نفس، اعتماد به نفس در زنان و همچنین افزایش خودکشی در زنان میگردد، لذا میطلبد تا نسبت به افزایش آگاهی زنان معلم از مقولهی خودشیانگاری و مضرات آن، به ایجاد سبک صحیح و سالم توام بانشاط برای آموزش میان معلمها و دانش آموزان ایجاد نمود و یقینا این از وظایف مهم وزارت آموزش و پرورش است.