«چند سال است که جنبشی توسط والدین خصوصا مادران آمریکایی به راه افتاده است که به دنبال جلوگیری از رویارویی فرزندانشان با آموزش انحرافات جنسی که تحت عنوان "آموزشهای جنسی ایمن" در مدارس آمریکا ارائه میشوند، مخالفت های جدی میکنند.»
آنچه تحت عنوان اعطایحقوق جنسی انسانها در غرب ارائه میشود در حقیقت سلب حق بزرگتری به نام زیست عفیفانه است که در ذیل این حق، حقوق بسیاری از جمله حقوق جنسی افراد به شکل صحیح و در همسویی با فطرت محقق میشوند.
آنچه غرب در راستای عدالتخواهی جنسیتی Gender justice در حال پیادهسازی است، اگرچه زیربنای مفهومی آن با مفاهیم برابری و عدالت تنظیم شده است و توجهات را به خود جلب میکند اما روبنای آن بی عدالتی آشکاری است که حق زندگی در راستای شئونات انسانی را از جامعهی انسانی سلب میکند و دغدغهی پدران و مادران برای تربیت فرزندانشان را بیشتر مینماید. این بار از سوی جامعه غربی و نظام آموزشی حاکم در این جامعه به خانواده و اعضای آن تحمیل میشود. اینجاست که تقلبی بودن مارک برابری و عدالت نهفته در نظریات اومانیسم برملا میگردد.