عصر زنان، محفلی برای اندیشه و گفتگو پیرامون مسائل زنان

مکتوبات

10:38
1403-01-17
calendar

امامه‌ایم یا ام‌کلثوم؟

خانم مریم اردویی

زیاد در رابطه با کنش‌گری زنانه  گفته‌اند و شنیده‌ایم. اما کمتر در رابطه با کم و کیف این کنش‌گری در یک جامعه‌ی ولایی سخن به میان آمده است. به عنوان مثال وقتی در یک جامعه‌ای که از قضا دشمن زیاد دارد و جنایتی توسط همان دشمن رقم می‌خورد، یک زن فعال و کنش‌گر اجتماعی چگونه باید موضع‌گیری کند تا تیر درست به هدف بنشیند و دشمن توان بهره‌برداری از آن موضع را نداشته باشد؛ به ویژه زمانی‌که سخنان و مواضع آن کنش‌گر در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی برد زیادی دارد و دشمن روی آن حساب باز می‌کند. مطلبی را می‌خواندم که نقبی به دل تاریخ زده و مرثیه‌خوانی دو بانوی شیعه را روایت می‌کرد. وقتی شمشیر صیقل‌خورده با جهل و تحجر مرادی فرق عدالت را شکافت و شهادت مولی حاصل شد، تاریخ به تماشای مرثیه‌خوانی اهل و عیال علی علیه‌السلام نشست. امامه همسر امیرالمومنین علی علیه‌السلام یکی از زنان مرثیه‌خوان شهادت مولی است. تاریخ می‌نویسد: « اين بانو مي‌چرخد و او را مي‌جويد وقتى نوميد مي‌شود بانك به شيون بر مي‌آورد: كان الناس اذا فقدوا عليا  نعام جال فى بلد سنينا انگار كه مردم وقتى على را از دست داده‏اند شتر مرغانى هستند كه به گمراهى مى‏گردند.»

این شعر اگرچه روایت سوز دل امامه است، اما با نظر به جایگاه و نسبتی که او با خلیفه و امام مسلمین دارد، می‌تواند منتقل‌کننده‌ی یک پیام سیاسی نه تنها به مردم که به دشمنان باشد. وقتی حرف از سرگردانی امت بعد از علی علیه‌السلام می‌زند، کلامش دو پهلو و قابل تفسیر است. می‌تواند ناامیدی را به جان شیعیان و یاران علی علیه‌السلام تزریق کند. اگر عمیق‌تر نگاه کنیم حتی می‌تواند مخابره‌کننده‌ی این پیام به جامعه باشد که بعد از علی امام و خلیفه‌ی برحقی نیست، در حالی‌که امام مجتبی علیه‌السلام امام بعد از او است. تا اینجا را نگه دارید و بیایید وصف حال ام‌کلثوم دختر مولا و ابیاتش در پاسخ به امامه را بخوانیم: « ام كلثوم اشك مي‌ريزد و امامه را در اين ماتم و شيون پاسخ مي‌گويد: از شماتت لب فرو بند اى معاويه پسر حرب، زيرا وارث خلافت در كنار ماست‏. ما بر اساس رضاى دل عهد اتفاق بسته‏ايم كه خلافت را به پسر پيامبر واگذاريم‏. هرگز زمام امور خود را جز به دست او به دست كس ندهیم‏. با شمشيرهاى تيز و سواران نامى نيروى دشمن را پاسخ گوئيم.» هر دو بانو عزیزی را از دست داده‌اند. هردو از خاندان اهل بیت علیهم‌السلام هستند و عزادار. موقعیت‌شان حساس و موضع‌گیری‌هایشان در رصد دشمن است. آنچه امامه می‌گوید اگرچه در قاالب عزاداری است اما دقیق که می‌شویم گویی دارد پیام ضعف صادر می‌کند و ناامیدی؛ چراکه قولش سدید نیست.

آن سو اما ام‌کلثوم در مواجهه با غم و مصیبتی که جهان اسلام متحمل شده است، در اوج عاطفه و با کمال درایت و عقلانیت هم مرثیه می‌خواند و هم رجز. از ادامه‌ی راه امامت و سیاست می‌گوید. اگرچه دلش با غم پدر لرزیده اما ذره‌ای از خباثت دشمن نترسیده و شجاعانه در برابر شجره‌ی خبیثه موضع می‌گیرد. حالا بیایید همین صحنه را به امروز و دیروزمان بیاوریم. دیروزی که مردممان را در سالگرد سردارمان در خاک کرمان به خون غلتاندند و امروزی که رژیم خبیث اسرائیل ذلیلانه همچون اسلافش فرمانده‌هامان را با ناجوانمردی در خاک سوریه به مسلخ شهادت برده است. موضع ما به کدام یک شبیه‌تر است؟ به امامه یا به ام‌کلثوم؟ 
 

نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک