اخراج ایران از کمیسیون مقام زن

دکتر ابوالفضل اقبالی

6 ماه قبل

اخراج ایران از کمیسیون مقام زن

برای اینکه غائله اخیر منجر به براندازی نظام شود، پس معلوم است که باید اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را هم در همین پازل دید. البته ما منکر ضعف‌ها و کژکارکردی حکمرانی خود در مساله زن نیستیم.

اگر به تاریخچه و سازوکار تشکیل نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم بنگریم خواهیم یافت که اساسا این نهادهای بین‌المللی توسط قدرت‌های سیاسی-اقتصادی دنیا خلق شده‌اند تا استانداردهای مدنظر خودشان را بر مناسبات داخلی کشورها و جوامع دیگر اعمال کنند. یعنی یک نوع اهرم نظارتیِ معتبر و موجه برای پیگیری اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قدرت‌هایی از جمله آمریکا. لذا امروزه برای بسیاری از مردم جهان از جمله ایرانیان روشن است که نهادهایی چون سازمان ملل متحد، یونسکو، کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون مقام زن و... نهادهای بی‌طرفی نیستند، بلکه نهادهایی ایدئولوژیک و دارای موضع‌اند، نهادهایی که فلسفه تاسیس آنها، اعمال قدرت نرم برای تحت فشار قرار دادن برخی کشورها در بزنگاه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است.

کمیسیون مقام زن هم همین است، این کمیسیون با هدف گسترش ایده‌ی برابری جنسیتی با رویکردی کاملا فمنیسیتی (به معنای امریکایی خاص خودش) در فضای بین‌المللی ایجاد شد. به همین دلیل این کمیسیون از ابتدا رویکردش سیاسی و ایدئولوژیک بود و ذیل اراده و سایه‌ی سیاست‌های کشورهای غربی پیش می‌رفت. لذا وقتی موضوعات اجتماعی و فرهنگی ذیل اراده سیاست تعریف شوند، معلوم است که مسائل زنان به «بهانه» تقلیل می‌یابد تا دستاویزی برای پیگیری اهداف سیاسی قدرت‌های غربی در کشورهای دیگر باشد. در ماجراهای اخیر ایران نیز که ماهیتی کاملا سیاسی داشت، اقدام کمیسیون مقام زن کاملا قابل پیش‌بینی بود. طبق معمول مسائل زنان و حقوق بشری در ایران «بهانه» اعمال مداخله در مناسبات داخلی کشور از سوی آمریکا است. لذا وجود نابرابری، تبعیض وخشونت علیه زن و قوانین حجاب و گشت ارشاد و... ظاهر ماجرای اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را توضیح می‌دهد. در حالی که باطن قضیه همان بحث ایجاد فشار جامعه جهانی به ایران به بهانه مرگ مهسا امینی است.

یعنی همان اقدامات سیاسی رُک و پوست کنده‌ای که امریکا به واسطه تحریم‌ها و جنگ‌افروزی‌های ظالمانه خود علیه ایران و کشورهای منطقه اعمال می‌کند، توسط نهادهای بین‌المللی به صورت نرم‌تر اعمال می‌کند. یعنی در شورای امنیت قطعنامه علیه ایران صادر می‌کند، در کمیسیون مقام زن بیانیه برای تبعیض و خشونت علیه زن در جمهوری اسلامی می‌دهد و درخواست اخراج دارد، اینها دولبه یک قیچی هستند که برای بریدن شاخ و برگ و ریشه نهال در حال رشد جمهوری اسلامی ایجاد شده است.

حال اینکه ما از این اخراج چنین پیامی را به جامعه خودمان منتقل کنیم که «ما در مواجهه با مساله زن خوب عمل نکردیم لذا جامعه جهانی ما را پس زد!» بسیار منفعلانه و ناشی از رویکردی ظلم‌پذیر است. اخراج ایران از کمیسیون مقام زن اتفاقا نشانه عملکرد درست ماست. وقتی می‌بینیم که قدرت‌های جهانی مخالف جمهوری اسلامی در ماجرای اخیر تمام تلاش‌شان را کردند، از پورن‌استار و سلبریتی‌های بین‌المللی تا پیگیری تحریم فوتبال در جام جهانی و... برای اینکه غائله اخیر منجر به براندازی نظام شود، پس معلوم است که باید اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را هم در همین پازل دید. البته ما منکر ضعف‌ها و کژکارکردی حکمرانی خود در مساله زن نیستیم. ولی اینکه ما به واسطه این اخراجِ کاملا سیاسی و از پیش‌تصمیم‌گیری شده به مردم بگوییم ما هم درست عمل نکردیم، رویکرد بد و منفعلانه‌ای است.

اینکه چه باید کرد؟ همان رویکردهای رهبری که فرمودند ما در مسأله زن از غرب طلبکاریم یا پرسشگریم را باید در دستور کار قرار دهیم، یعنی این را باید پرقدرت‌تر ادامه دهیم، کسانی که می‌توانند در فضای بین‌المللی تریبون ما باشند و صدای ما را پژواک بدهند، از تبعیض‌ها و خشونت‌ها و ناکارامدی های غرب به ویژه امریکا در مساله زن بگویند و بنویسند و این گفتمان بین‌المللی ایجاد شود که اتفاقا امروزه کسانی به زنان ظلم می‌کنند که خودشان مدعی دفاع از حقوق زن و ... شدند.

آخرین مطالب

نظرات (20)

اکبری

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ

نغمه

نظر دوم

اکبری

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ

اخبار مرتبط