سیمرغ ایرانی

الهه سادات شفیعی

3 ماه قبل

سیمرغ ایرانی

حاج قاسم رفت و زندگی زنان را آزاد کرد.

 "همه ما را تنها گذاشتند مگر ۲ نفر؛ حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس. این ۲ نفر بودند که با ما همراه شدند، ایستادگی کردند و توانستند جان دست‌کم ۳۰۰ هزار ایزدی را در ارتفاعات سنجار نجات دهند."

این‌ها سخنان مراد شیخ کالو، از بزرگان جامعه ایزدی‌های عراق است، که به عنوان اولین ایزدی، داوطلبانه به حشدالشعبی پیوست و امروز فرمانده شاخه ایزدی آن است.

بهتر است قبل از هر چیز بدانید که دیانت ایزدی در حقیقت آئینی میترایی است، از ریشه ادیان بابلی و سوری که آغاز آن به عراق برمی‌گردد و از جمله اولین آیین‌های بشری است که به وحدانیت خدا باور داشته است. 

پیروان این اقلیت دینی در منطقه‌ی سنجار و شنگال عراق که از مناطق کُردنشین هستند، زندگی می‌کنند. در ۳ اوت ۲۰۱۴ نیروهای دولت اسلامی عراق و شام (د.ا.ع.ش) به شنگال حمله کردند و خیلی سریع این شهر و روستاهای اطراف را به تصرف خود درآوردند. بیش از ۷ هزار نفر کشته شدند و حدود ۵ هزار زن و دختر ایزدی به عنوان برده‌های جنسی ربوده شدند.

اما ماجرا چیست؟!

ماجرا همان داستان خلخال و پای زن یهودی‌ست!

بیراه نگفته‌اند همیشه پای یک زن در میان است، ولی این بار پای هزاران زن درمیان بود، آن هم در کردستان، کردستان عراق!

زنانی مظلوم که امیدشان را از دست داده بودند و مردانی که یا کشته یا به اسارت داعش درآمده بودند و یا آنقدر عِده و عُده‌ی کمی داشتند که از پس نیروهای وحشی و تا دندان مسلح داعش برنمی‌آمدند و به ناچار شاهد به بردگی رفتن زنانشان بودند.

بسیار شنیده‌ایم مردان اصیل کرد باغیرتند و کوچکترین تعرض به زنان را برنمی‌تابند. فرقی هم نمی‌کند کرد ایران باشد یا عراق...

اما روزی که این مردان در برابر اسارت زنانشان مستأصل شده بودند و کاری برای آزادی زنان از دستشان ساخته نبود، این حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس بودند که دل به دریا زدند و مردانگی و غیرت را دوباره برایشان سرمشق گرفتند.

آن روزها هم عده‌ای به دنبال زن، زندگی، آزادی بودند! ولی نه از جنس شعار...

حاج قاسم رفت و زندگی زنان را آزاد کرد. 

همان روزها هم از غرب و شرق عالم صداهای ضعیفی به گوش می‌رسید در محکومیت جنایات داعش و پول‌هایی که در خفا به آن‌ها تزریق می‌شد تا در نهایت به اسارت و بردگی زنان منتهی شود، اما هنوز یک مرد مانده بود تا به نامردان ثابت کند:

«ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»

آری، زن محترم است، زندگی مقدس است و آزادی ارزشمند، و این همه وقتی جایگاه اصیل خود را درمی‌یابند که به تاراج رفته باشند!

شاید امروز وِز وِز مگس‌ها نمی‌گذارند برخی درست بشنوند، ولی زنان ایزدی کردستان فراموش نمی‌کنند که زندگی و آزادی به تاراج رفته‌ی خود را مدیون سیمرغ ایرانند

آخرین مطالب

نظرات (20)

اکبری

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ

نغمه

نظر دوم

اکبری

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ

اخبار مرتبط