لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
در تفکر اومانیسم حتی انسان نیز محوریتی ندارد و آنچه محور و معیار سنجش است "شهوت" است.
برخلاف آنکه جهانبینی اومانیسم برمبنای انسانمحوری است و افقهای فکری، حقوقی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... غرب بر این مبنا نهاده شده است اما آنچه تا امروز، قرن ۲۱ ام میلادی، از سیاستهای اومانیستی حاکم در غرب و شرق نظام سرمایهداری تفهم می شود این است که در تفکر اومانیسم حتی انسان نیز محوریتی ندارد و آنچه محور و معیار سنجش است "شهوت" است. این شهوت در راستای هرچه فربهتر شدن خواهشهای نفسانی در انسان پیش میرود هرچند اگر افراطی و خودخواهانه باشد و سبب ایجاد آسیب برای یک انسان، چند انسان (نهاد خانواده) و یا یک ملت و تمدن گردد.
در این راستا نگاهی همراه با تامل به تاریخ کشورمان در زمان پهلوی دوم بیاندازیم؛ دورهای که نظام حاکم بر کشور تحت امر نظام سرمایهداری به فرماندهی انگلیس و آمریکا بود. محوریت این پرداخت کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ است. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی نه به واسطهی آیزنهاور بلکه به واسطهی تحریک شهوت نفسانی و پروبال دادن به آن در مردان اوباش به سرکردگی شعبان بیمخ و زنان روسپی به سردستگی پری بلنده رقم خورد.
وقتی سیر مبارزات مردم و برخی رجال سیاسی به رهبری مرجعیت، آیت الله کاشانی در راستای ملی نمودن صنعت نفت در اسفند سال ۱۳۲۹ به ثمر رسید، قدرت رژیم پهلوی متزلزل گردید و کشور در آستانهی تغییر نظام حکومتی از شاهنشاهی به جمهوریت بود تا استقلال ملی به طور کامل اعاده گردد، این پری بلنده ملقب به خانم رییس، سردستهی زنان روسپی شهرنو (محلهی زنان بدکارهی تهران) بود که همراه با زیر دستانش همقدم با الواط مست و خراب به سرکردگی شعبان بیمخ شدند، چماق به دست و عربده کشان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شیشهی مغازهها را میشکستند و مردم را میترساندند، بر تانکها و جیپها سوار میشدند، فریادکشان راه کودتا را هموار میکردند و خود را تحت عنوان مردم حامی شاه و طالب آزادی! نمایان می کردند.
نه تنها طمع پول بلکه طمع عیاشی با روسپیهای شهرنو پای شعبان بیمخ و الواط حلقه به گوشش را به میدان باز کرد. روسپیانی که همچون ملکه اعتضادی به دلیل زیبایی ظاهری طمع برخی افسران گارد شاهنشاهی را نیز برافروخته بودند و آنان را در صف براندازان دولت مصدق قرار دادند.
غائلهی کودتاچیان ۲۸ مرداد آموخت که ابژه نمودن زن و ابزارشدگی بدن زنانه فقط منحصر در چهاردیواریهای شهر نو نمیماند، آتش برانگیختگی شهوت تنها دامان زنان روسپی خانهها را نمیسوزاند بلکه در تمام کشور همچون بیماری همهگیری به یکباره پخش میشود و سرنوشت مملکتی را سیاه میکند.
دیگر نکته آنکه هرگاه کشور گامی در جهت کسب استقلال خود برداشت که دست استعمار را از بهرهوری از کشور کوتاه میکرد، شاهد اتحاد اوباش و تنفروشان به واسطهی غرب بودیم. اتحادی که گرم کنندهی آتش آن زنان تن فروشی چون پری بلنده و ملکه اعتضادی بودند. ثمرهی این آتش عقبگرد نه، بلکه عقبگرد به عقب آنچه قبلا بود میباشد و استعمارگر را درندهخویتر از گذشته به غارت اموال، نوامیس و شرافت ملت وا میدارد.
حال سوالی که لازم است از مخاطب این سطور پرسید این است؛ آیا در ایران ۱۴۰۱ نیز آنچه در ابتدای روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد در حال وقوع است؟!
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
نظر دوم
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ