لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
یکی از شاخصههای اصلی و ارکان هویت زن در نگاه انقلاب اسلامی، استقلال هویتی است. تصویر زن در آینهی انقلاب اسلامی زنی است که به لحاظ هویتی مستقل است و بر استقلال خود پافشاری میکند.
یکی از شاخصههای اصلی و ارکان هویت زن در نگاه انقلاب اسلامی، استقلال هویتی است. تصویر زن در آینهی انقلاب اسلامی زنی است که به لحاظ هویتی مستقل است و بر استقلال خود پافشاری میکند. از سوی دیگر، جهان پیرامونی این زن در این منطق استقلال او را به رسمیت میشناسد. استقلال به معنای این است که زن بهعنوان یک انسان کامل و کافی در نظر گرفته شود که صاحب اراده و اختیار است و بر سرنوشت خویش مشرف و مسلط است. به دیگر بیان، اصرار بر استقلال انسانی و هویتی موجب فاصلهگذاری و حصارچینی در برابر تمام نیروهایی فردی، اجتماعی و تاریخی است که تمایل دارند به دلایل بر سرنوشت و هویت افراد حاکم و چیره شوند. حفظ استقلال سبب ایجاد روحیهی مقاومت و خودبودگی در زن میشود.
از منظری الهیاتنگر، استقلال جوهرهی مخلوقیت انسان است و بدون آن ظرفیتها و قابلیتهای انسانی، جنسیتی و فردی در خدمت عبودیت غیر خداوند سبحان قرار میگیرد؛ لذا زن مستقل زنی است که بر ارادهمندی خویش پافشاری میکند و نیروی خود را خرج دیگریهایش نمیکند. به همین سبب زن انقلاب اسلامی مبارز است، چرا که همواره جریانات و نیروهایی هستند که درصدد معناکردن و مصادره نمودن او باشند. به همین نسبت زن انقلاب اسلامی عزتمند و صاحب کبریا و عظمت است. ما از چنین زنی که بر شرافت و کرامت خود هم در سطح انسانی و هم در سطح جنسیتی توقف و تحفظ داشته، طبعاً و منطقاً انتظار عفت، حیا و حریم است.
استقلال انسانی زن موجب میشود که او انگارههای تحمیلی و تصاویر هژمونیک از خود را خارج از اراده و انتخاب نپذیرد و چهبسا او خود به برساخت و بازتعریف هویت و معنای زن و جهان پیرامونی آن مبادرت ورزد. پس از سویی دیگر استقلال انسانی زن، موجب شکوفایی جنسیتی زن میشود؛ چرا که زن به نحو طبیعی زن است و کوتاهکردن دست سیطرهجویان که زن را به صورتها و سیرتهای متنوعی میبیند سبب میگردد تا این سطح از قابلیتهای او بیشازپیش بالفعل شود. زنانی که استقلالشان را وانهند و جامعهای که با استقلال زنان غیرتمندانه و با حساسیت مواجهه نکند، حاصلی جز زنانی که یا جنسیتشان عامل ضعف و ثانویبودگی آنان میشود یا زنانی که تلاش میشود عنصر جنسیت در آنها انکار شده و تکراری ناقص از مردانگی بیافرینند و یا زنانی که حتی به وجوه تنانه و جنسی تقلیل مییابند ندارد. پس استقلال زن، نخست میان او و هویت، مسیر و جهان معنایی مردانه فاصله و حجاب میگذارد، سپس تمایزات او را بهطور جدی با زن در الگوی غربی و شرقی مشخص میکند و از او تصویری واقعاً «نه شرقی و نه غربی» برمیسازد و دست آخر میان او و تمدنها و جوامع استیلایی و بازاری مغایرتسازی کرده و پیشنهاد خلق و معماری تاریخی جدید را (در همراهی مرد انقلاب اسلامی) پیشروی او میگذارد.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
نظر دوم
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ